سد گتوند، یک گاف بزرگ سیاسی و عمرانی است، نیک آهنگ کوثر

از زمانی که در دهه ۴۰ میلادی زمین‌شناسان و نقشه‌برداران همراه شرکت هارزای آمریکا متوجه وجود توده بزرگ نمک در مجاورت رود کارون و در نزدیکی شهر گتوند شدند، بیش از ۵۰ سال می‌گذرد. مشاوران آن زمان پیشنهاد کرده بودند که اگر قرار است سدی ساخته شود، در بالادست این “معدن نمک” مستقر شود تا نمک در آب حل نشود.

اما در دهه ۷۰ شمسی، مقام‌های ارشد وزارت نیرو و مدیران شرکت توسعه منابع آب و نیروی ایران  پاهای‌شان را در یک کفش کردند که اگر سد در محل فعلی ساخته شود، آب بیشتری در دریاچه آن قرار خواهد گرفت و سردار سازندگی هم که عاشق رکورد زدن بود و معتقد بود که از عهد مادها تا کنون ایران هیچگاه در چنین موقعیت درخشانی نبوده، با نظر این گروه موافقت کرد تا بلندترین سد خاکی و درازترین دریاچه سد ایران ایجاد شود.

بقیه ماجرا را می‌دانیم. سدی ساخته می‌شد که پیمان‌کاران آنقدر احداثش را طول دادند که هزینه‌ها بالاتر برود. از زمانی که شرکت مشانیر تونل‌های انحرافی را ساخت تا وقتی که شرکت مهاب قدس پروژه سد را از دست رقیب به در آورد، حداقل ۵ سال طول کشید. در این ۵ سال، زمین‌شناسان و کارشناسان متعددی می‌دانستند که چه اتفاقی خواهد افتاد. مدیران ارشد در گزارش‌های محرمانه خوانده بودند که نمک موجود در “معدن نمک” متعلق به سازند گچساران، دردسرساز خواهد شد. از سال ۱۳۸۲ گروه‌های متعددی طرح‌های خود را به مهاب قدس ارائه کردند تا مساله نمک حل شود، و یا به عبارتی، صورت مساله را پاک کنند. از میان طرح‌ها، ایده درست کردن پتوی رسی روی توده نمک، برای به حداقل رساندن تماس نمک با آب با موافقت وزارت نیرو و مهاب قدس همراه شد.

موقع آب‌گیری سد، بخشی از پتوی رسی شسته شد و نمک در مجاورت آب قرار گرفت. امروز، مدیران شرکت مهاب قدس بدون اعتراف به تماس آب با نمک و انحلال میلیون‌ها تن نمک در آب، می‌گویند که پتوی رسی خوب عمل کرد و مانع تماس بیشتر آب مخزن سد با توده بزرگ متعلق به سازند گتوند شد.

با این حل، در طول سال‌های اخیر، میزان نمک آب کارون افزایش یافته که بخشی از آن مربوط به سد گتوند است و بخش‌های دیگر مربوط به فاضلاب‌های صنعتی و شهری و کشاورزی و آب زه‌کشی مربوط به طرح توسعه نیشکر است. نبود مدیریت کارآمد در حوزه محیط زیست که فقط یک سازمان با بودجه‌ای بسیار کم به ظاهر مسوول نظارت بر همه چیز است، حل کننده مشکل نیست.

تا کنون، میلیاردها تومان هزینه برگزاری جلسه و مشاوره برای یافتن راه حل رفع مشکل سد گتوند شده است. برخی می‌گویند که تغییر مسیر کارون و رها کردن سد به حال خود می‌تواند رفع کننده مشکل باشد، برخی پیشنهاد می‌کنند که آب نمک سنگین مستقر در اعماق سد را با لوله کشی ۷۰۰-۸۰۰ میلیون دلاری به خلیج فارس برسانند و آب را آنجا رها کنند، بدون توجه به اینکه آب خلیج فارس خود شورتر از آب دریاهای دیگر شده و به همین دلیل، اکوسیستم این محدوده آسیب بسیاری دیده است.

برخی هم می‌گویند که می‌توان آب شور را در حوض‌چه‌هایی تبخیری گذاشت تا آب تبخیر شود و نمک حل شده را استحصال نمود، غافل از اینکه همین نمک در معرض باد می‌تواند به محیط زیست آسیب فراوانی برساند.

نکته قابل تامل این است که تا کنون هیچ‌کدام از مسوولان مربوط به ساخت و ساز و نظارت بر ساخت این سد، محاکمه نشده‌اند: از مسوولان شرکت توسعه منابع آب و نیرو گرفته، تا مدیران و مهندسان شرکت مهاب قدس و مشانیر و نیز وزیران نیرو از عهد کارگزاران تا روزگار فعلی. بر اساس برآوردها، بیش از ۳ میلیارد دلار هزینه ساخت سد شده است و خسارت این سد به محیط زیست، شاید بسیار بیشتر هم باشد.

در تاریخ معاصر، از سد گتوند به عنوان یک گاف بزرگ یاد خواهد شد و شاید هم روزی، اولین مثال برای حرف گاف دانش‌آموزان کلاس اول، “گتوند” باشد.

دکمه بازگشت به بالا