ظريف در مونيخ، بهداد جاودان

 🖌پسرى بيخانمان كه در خيابان بزرگ شده و هيچ هنرى نداشت و حرفه اى بلد نبود تصميم گرفت كه شغل گدائى را براى خود انتخاب نمايد اما چون فُوت و فن انرا هم بلد نبود روزهاى اول چندان موفقيتى در كار خود نداشت تا آنكه پيرى اورا راهنمائى كرد و گفت ، حال كه گدائى ر ابعنوان حرفه خود انتخاب نموده اى بهتر است كه بنزد بهترين كهنه كار  و معروفترين گداى شهر بِرَوى و رموز كار را از وى بياموزى ، نام او سيد على گداست . 
   جوان شهر را بدنبال سيد على گدا گشت تا شنيد كه وي بحمام است . بنزد وى رفت و زمين ادب بوسيد و شرح ماوقع بگفت و اضافه كرد كه براى آموختن فُوت و فن گدائى از استاد بزرگ خدمت رسيده است . استاد فرمود كه درس بسيار ساده است . "در همه جا و در هر زمان كه ميتوانى گدائى كن و ضمنا هرچه بتو دادند قبول بفرما " اگر همين درس را تمرين كنى بهترين گداى شهر خواهى شد . سيد على گدا سپس براى زدودن موهاي زائد بدن به واجبى خانه رفت . طولى نكشيد كه كسى بر در كوبيد ، پرسيد كيستى؟ پسر جوان گفت من همان شاگردم ، در راه خدا بمن كمكى كن . سيد على جواب داد مرد حسابى الان چه وقت گدائى و چه جاى دريوزگى است ، منكه در اينجا چيزى  ندارم كه بتو بدهم اما جوان باز هم خواهش و تمنا كرد . سيد على گفت ، پسر جان من يك بسته واجبى داشتم كه مصرف كردم و در اينجا غير از موى سوخته چيز ديگرى نيست اما جوان باز هم التماس و درخواست كرد . لاجرم مقدارى از موى سوخته را از لاى در به جوان داد و شنيد كه پسرك مى گويد كه خدا اموات شما را بيامرزد ، خدا شما را حفظ كند ، خدا به كار و كاسبى شما بركت بدهد .  سيد على گدا با شنيدن اين سخنان گفت " برو پسر جان و شروع بكار كن ، موفقيت تو تضمين است ، تو رموز اين شغل را به بهترين نحوه آموخته اى ، دست خدا بهمراهت . 
  اينهفته جناب ظريف وزير امور خارجه جمهورى اسلامى بعد از ملاقات با عظما و گرفتن رهنمودهاى لازم و آموختن آخرين متدهاى گدائى عازم مونيخ شد تا در ديدار با سران ساير كشورها با التماس و استغاثه ، براى ماندگارى چند روز بيشتر ،كاسه گدائى خويش را در بين رهبران اروپا بگرداند . اين حركت بسيار مذبوحانه و عصبى كه در همه جا با التماس و بسيار از نقطه ضغف بود دقيقا مرا بياد همان پسرك و گدائى در پشت در واجبى خانه انداخت . تمامى كشورها و نمايندگان آن بر عليه عمامه داران و سياستهاى بزهكارانه آنان در منطقه و در سطح جهانى صحبت نموده و اعمال جمهورى اسلامى را محكوم نمودند . در اين شرايط كه حكومت ملايان يك ورشكسته بتقصير است و ديگر چيزى براى فروش در ايران باقى نگذارده و تمامى هستى ايران را براى  بيست سال آينده نيز پيش فروش نموده است هيچ كشورى حاضر نيست كه منافع خود را بخطر بيندازد و  با انبر جمهورى اسلامى را لمس نمايد . حتى كشورهائى مثل چين و روسيه كه در عرض ٤٠ سال گذشته بيشترين منافع را از قِبل جمهورى اسلامى برده اند امروز عملا از معامله با نوكر سر سپرده خود  سر باز مى زنند و بر عليه ملايان موضع مى گيرند . آقاى ظريف حق دارد تا اين اندازه عصبانى و پرخاشجو باشد . كار بجائى رسيده كه كشورهائى مانند لبنان و عراق و افغانستان و چند كشور افريقائى و امريكاى جنوبى نيز كه سالها از توبره جمهورى اسلامى پروار شده اند  ديگر تره هم براى سياستهاى نابخردانه ملايان خُرد نمى كنند . در خبرها بود كه عراق همان چند هزار بشكه نفتى را كه روزانه از منطقه كركوك به ايران مى فرستاد قطع كرده و پول گازهاى خريدارى شده را نميدهد و هند و ژاپن و بسيارى از كشورهاى ديگر خريد نفت و گاز از جمهورى اسلامى را بحال تعليق درآورده اند . آنقدر ضوابط سخت و تبصره و مجازاتهاى قانونى توسط جوامع بين المللى بر عليه معامله با ملايان وضع شده است كه هيچ كشور ريسك نخواهد كرد و هرگز حاضر نيست كه عواقب معامله قاچاق و مخفيانه با عده اى ملاى قرون وسطى و جريمه هاى آنرا بپردازد . بنظر من تنها چيزى كه از اين گدائى جناب ظريف نصيب ملايان خواهد شد همان پشم سوخته خواهد بود . بهداد جاودان ٢٩ بهمن ١٣٩٧

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا