ماموريت مونس هاى زمانه، بهداد جاودان

حدود ٥٨ سال قبل و در دوران كودكى بياد دارم كه در ميدانهاى خاكى و پائين شهر مشهد معركه گيرى بود مرشد نام كه هر از چندگاهى سر و كلّه اش در محلات مختلف پيدا مى شد و معركه مى گرفت تا از اين طريق چند ريال كاسبى بكند . يك ميمون كوچولو بنام مونس داشت كه غالبا قبل و بعد از معركه روى شانه خود حمل ميكرد و البته تسمه اى بگردن بيچاره بسته بود و سر ديگر آنرا در دست خود داشت . نمايشى خيابانى كه در آنزمان و بدون وجود تلويزيون و هرگونه سرگرمى ديگر براى مردمان كوچه و بازار و مخصوصا كودكان جالب بود .

مرشد ، تركه اي در دست داشت و در هنگام نمايش تسمه مونس را بزمين ميخ مى كرد و ابتدا داستانهاى خيالى زيادى مى بافت و از آنجمله از يك اژدهاى سياه كه زهر او ٤٠ شتر را درجا هلاك مى كند و زبانش مثل شمشير است و نگاهش دل شير را مى تركاند صحبت مى كرد و با ترفند هاى مختلف مردم را حسابى مى ترساند تا در نهايت و با ترس و لرز جعبه اى كهنه را در وسط معركه قرار ميداد و مردم را به صلوات فرستادن و دعا كردن به پنج تن و كمك گرفتن از ١٤ معصوم دعوت ميكرد و در پايان با چند بار پول جمع كردن از مردم كه توسط مونس انجام مى شد مار سياهرنگى را از جعبه خارج نموده و با آن سر مردم را براى مدتي گرم ميكرد . نكته بسيار قابل توجه در اين معركه همكارى مونس با مرشد بود كه مثلا در زمان ايجادَ وحشت از طرف مرشد ، او نيز جيغ مى كشيد و يا با اشاره ى ارباب خود بالا و پائين مى پريدو معلقى ميزد و يا هر وقت مرشد مى پرسيد كه جاى دوست كجاست سَر خود را نشان ميداد و براى دشمن به باسن اشاره مى كرد، بزبان ديگر اعمال مونس باعث گرمى معركه مرشد و كسب درآمد و سرگرمى مردم مى شد . جالب است كه بدانيد اين همكاري سالها و تا پايان عمر مرشد ادامه داشت .

هفته گذشته شاهزاده رضا پهلوى يك سخنرانى و مصاحبه در انستيتو واشينگتن با ارباب جرايد داشتند و در يك ساعت و بيست دقيقه بزبان انگليسى و بسيار روشن و رسا به تمام پرسشها پاسخ گفتند و ديدگاه خود را در قبال تمام مشكلات اقتصادى ، اجتماعى و سياسى مربوط به نظام كنونى و حكومت آينده بيان داشتند و هيچ سئوالى بى جواب نماند . اكثر كارشناسان سياسى نظرات ايشان را نافذ و بجا و بسيار قويتر از گذشته ارزيابى نموده و معتقد بودند كه اين سخنرانى نقطه عطفى در تاريخ مبارزات چهل ساله ملت ايران است و باعث يكپارچگى اپوزيسيون و گروههاى سياسى و ارتباط و همسوئى با مبارزات داخل كشور و همچنين توجه دول خارجى به مسائل ايران خواهد شد . بلافاصله بعد از اين سخنرانى و مصاحبه تاريخى تنى چند از وابستگان نَسبى و سَببى حكومت ملايان كه در ٤٠ سال گذشته همواره در نقش همان مونس، هوادار مرشد بوده و بموقع جاى”دوست و دشمن” را نشان داده اند بدست و پا افتاده و همراه با بلندگوهاى بيگانه سعى در بى اهميت جلوه دادن اين مصاحبه و بيانات شاهزاده داشتند.از جمله يكى از اصلاح طلبان بنام آقاى سيد عطاالله مهاجرانى است كه با جمله اى بسيار سخيف و توهين آميز مى فرمايند ( يكساعت و شانزده دقيقه با گفتار شازده در انستيتو واشنگتن تلف كردم …. شازده كم سواد و بى استعداد است).

جناب مهاجرانى ايكاش وظيفه خود را كمي با ظرافت انجام مى داديد و ريزه كاريهاى اظهار نظر سياسى را حداقل از آن مونس مى آموختيد . نميدانم آيا شما در چهل سال گذشته رهبران و سردمداران لات و بيسواد و چاقوكش جمهورى اسلامى را بياد داريد ؟ از رهبر كبيرتان كه دو كلاس ابتدائى سواد نداشت و حتى نميتوانست يك جمله ساده بدون غلط انشائى بگويد تا رهبر سازندگى كه در جلوى خبرنگار خارجى فحش خواهر و مادر داد و يا رئيس جمهور با كاپشن سوراخ كه انگليس را يك جزيره در غرب افريقا معرفى نمود و اين آخرى كه بسيار هم مورد تائيد شماست و با داشتن دكترا از انگليس حتى نمى تواند يك سلام و عليك ساده بزبان انگليسى بكند . براستى آيا ميتوانيد در اين ٤٠ سال كه از عمر ننگين جمهورى اسلامى مى گذرد يك رهبر و يا حتى يك وزير ( با سواد و با استعداد ) معرفى نمائيد ؟

در برنامه هاى مغرضانه صداى امريكا و بى بى سى كه همواره پشتيبان جناحى از جمهورى اسلامى بوده و در سالهاى گذشته با تمام قوا در حفظ و تبليغ براى آن كوشيده اند نيز حملاتى همزمان آغاز شد و مثلا در بى بى سى برنامه اى با شركت آقاى نريمان مصطفوى ظاهرا از دفتر تحكيم وحدت كه قيافه اش داد ميزد مستقيما از تاريكخانه اشباح به خارج آمده است و همچنين آقاى امير حسين اعتمادى از اعضاى فرشگرد تشكيل شد و عجبا كه سئوال مجرى از آقاى پشمالو اينست كه (آيا شاهزاده بايد از جرايد و رسانه هاى اصلاح طلب عذر خواهى كند )؟ و ايشان نيز طبق رسالت و ماموريت مونسى خود بلافاصله با بدترين لحن در مورد فرمايشات شاهزاده داد سخن ميدهند كه بله و كذا و الخ و متاسفانه مجرى برنامه هم طبق معمول و يكطرفه از اين نظريات تلويحا پشتيبانى ميكند . ايكاش طرفداران جمهورى اسلامى و مخصوصا نوع اصلاح گراى آن كمى انصاف داشتند و حال كه ملت ايران عزم خود را جزم نموده تا براى هميشه اين جمهورى ننگ و نكبت و دزدى و قتل و غارت را بزباله دان تاريخ بيندازد و با همّت ميهن پرستان و روشنفكران يك حكومت سكولار و دمكراتيك را برپا كنند دست از موذيگرى بردارند و به بازى اصلاح طلب و اصولگرا و بد و بدتر و نشان دادن جاى دوست و دشمن خاتمه دهند چرا كه مرشدشان در حال موت است و ديگر كسى به معركه آنها نخواهد آمد .

دکمه بازگشت به بالا