١٤،١٤ هزار،١٤ميليون؛ بهداد جاودان

در علم جامعه شناسى و كندوكاو در مورد احوال ساكنان يك منطقه ، بعد از سالها غور و بررسى و كاوش و تحقيق و مطالعه بر روى مردمان آن جامعه ، در نهايت به خصوصياتى دست مى يابند كه خواه مثبت و يا منفى ، آنان را بعنوان علائم رفتارى و اخلاقى و عادات آن مردم در گزارشات خود ثبت مى كنند . در مورد جامعه ايران و از زمانى كه قلم بر روى كاغذ قرار گرفت خصوصيات متعدى توسط جامعه شناسان ، فلاسفه ، متفكرين ، عرفا و حتى جهانگردان ثبت شده است كه بعضى مثبت و تعدادى از آنها منفى هستند . مثلا همه اين پژوهشگران بتفصيل در مورد مهمان نوازى و غريبه دوستى ايرانيان قلم فرسائى كرده و توضيح داده اند كه ايرانيان وقتى يك خارجى را مى بينند با اصرار او را بخانه و سفره خودشان دعوت نموده و پذيرائى مى كنند . اين صفات نيك برازنده هست و باعث افتخار ، اما متاسفانه در اين مطالعات به نكات منفى نيز اشاره كرده اند .

يكى از اين صفات اخلاقى منفى همانا ،تك روى ، عدم داشتن روحيه همكارى و كار تيمى است . بارها شنيده ايد كه مى گويند “از ميان ايرانيان ، اگر دو نفر با هم شوند تشكيل حزب مى دهند و اگر تعدادشان به سه برسد انشعاب مى كنند ” و يا جامعه شناسى گفته بود ” ايرانى حاضر است تمامى هيچ از آنِ او باشد اما يك را با كسى شريك نشود ” متاسفانه اينگونه اظهار نظرهاى كارشناسى حقيقت دارد و ما بخوبى اثرات چنين طرز فكرى را در بين جامعه ايرانى در داخل و خارج و حتى در سطح فعالين سياسى ديده ايم . در اين ٤٠ سال و مخصوصا در خارج از كشور شما شاهد رشد و نمو ايرانيانى موفق در تمام اركان جامعه بوده ايد . هزاران دكتر ، مهندس ، دانشمند فضائى ، بيزنس من، صاحبان كارخانجات ، مخترعين ، مكتشفين و استادان دانشگاه هركدام بتنهائى بالاترين قلّه هاى افتخار را فتح نموده اتد اما برعكس در كار تيمى كاملا ناموفق بوده و در تمام رشته هاى ورزشى و اقتصادى و سياسى ما كمتر تيم موفق مشاهده مى كنيم و تازه اگر هم در طول ٤٠ سال گذشته چند تيم نيمه موفق پيدا كنيم مرتب در بين آنان تفرقه و انشعاب و دوگانگى پيش آمده است .

كارشناسان مسائل اجتماعى و روانشناسان براى اين كج رفتارى روانى و انحراف اخلاقى علل مختلفي بيان مى كنند اما قويترين آن اينست كه بدليل قدمت تاريخى نسل ايرانى، آنان از هوش ذاتى بسيار بالائى برخوردارند و بهمين دليل در مورد هر مسئله اى بدون تفحص و تحقيق و مطالعه نظر ميدهند ( يكى ديگر از مشكلات شخصيتى ايرانيان ) و بعد بر ان نظريه غلط غالبا اصرار مى ورزند . بزبان ديگر اگر بخواهيم بدون توهين با شخصيت حيوانات آنرا بررسي كنيم ايرانيان مايل هستند كه مانند بز تك رو و رهبر باشند تا مانند يك گوسفند دنباله روى كنند . علت ديگر آنست كه هرگاه جامعه ايرانى دنباله روى را پيشه كرده بسيار صدمه خورده و اگر تاريخ ايران را بررسى كنيد مملو از اين اشتباهات فاجعه بار است . آخرين آن همين “انقلاب شكوهمند اسلامى” بود كه بدست يك آخوند خودخواه و مرتجع صورت گرفت و مردم بدست خود و بخيال پيدا كردن استقلال فكرى و اجتماعى دنباله رو شده و عنان اختيار خويش را بدست خمينى دادند .

چند هفته اى است كه ١٤ انسان فرهيخته با گذشتن از جان خود و بخطر انداختن خانواده و دوستان و آشنايان خويش بيانيه اى براي نجات ملت ايران از اين شرايط دهشتناك صادر نموده و راه نجات را استعفاى آقاى خامنه اى و نوشتن يك قانون اساسى جديد و اضمحلال كامل اين سيستم معرفى نموده اند و در همين مدت كوتاه هزاران انسان فرهيخته از تمام قشرهاى جامعه كه شامل هنرمندان ، نويسندگان ، فعالين سياسى ،خلبانان ،بانوان مبارز و حتى شاهزاده رضا پهلوى و همسر ايشان و شهبانو مى باشد از اين بيانيه بطور ضمنى ابراز پشتيبانى نموده اند . هم اكنون كه اين مقاله را مى نويسم تمامى آن ١٤ نفر به اضافه صدها مبارزه مرتبط با آن دستگير و روانه زندان و غل و زنجير شده اند اما در همين مدت كوتاه نيز افرادى عامدانه و يا بدليل همان خصوصيات اخلاقى ذكر شده به مخالفت با آن برخاسته و اين حركت را مورد حمله قرار ميدهند . چرا تعداد آنها ١٤ نفر بوده ، چرا از ايران اين بيانيه را صادر كرده اند ، چرا بعضى از افراد سابقه خوبى ندارند ، چطور جرئت كردند كه خواهان عزل رهبر بشوند ، احتمالا اين يك طرح و از طرف جناح اصلاح طلب است ، چرا آنها را دستگير نمى كنند و امروز ؟؟؟

شايد بعنوان يك فعال سياسى و نويسنده اين مقال با تمامى نظرات و يا اشخاص درگير با آن بيانيه موافق نباشم اما هرگز بخود اجازه نميدهم كه با ايرادات بى پايه،يك حركت نوين كه قابليت ايجاد خيزش و تحركى تازه در جامعه مرده و فلكزده ايران را دارد منكوب نمايم بلكه برعكس با حمايت از آنان و بقول شاهزاده سعى خواهم كرد كه تعداد اين ١٤ نفر را به ١٤ ميليون برسانم .

بهداد جاودان، اول سپتامبر ٢٠١٩