چگونه میتوان امید نظام به انتخابات استصوابی را نقش بر آب کرد؟ نیکزاد سپاسگزار
نیکزاد سپاسگزار (علیرضا شاکر) – از امروز تا فرا رسیدن روزهای آغاز تبلیغات آشکار انتخابات مجلس شورای اسلامی تقریبا پنج ماه مانده است.
بسیاری از منتقدین نظام (از جمله خود نگارنده) اعتقاد دارند که انتخابات در ایران صحنه مضحک و بیشرمانه فریبکاری است که تشریفاتی بودن آن با زور سر نیزه و تهدید به مردم تحمیل گردیده و سپس با بوق و کرنای مطبوعات حکومتی و صدا و سیماچیهای خودفروختهی جمهوری اسلامی رنگ و لعاب میگیرد و به دنیا قالب میشود که آری ما هم دموکراسی داریم تازه از نوع اسلامی و خداپسندانهاش. درواقع اتاق فکر علی خامنهای همه ساله و در هر دوره برگزاری این شوی توهینآمیز، کار چندان دشوار و پیچیدهای را ترتیب ندادهاند. آنها با اتکا بر ناآگاهی تودههای مردم، دوز دو سر بُردی را ترتیب دادهاند که چنانچه مخالفین نظام مقدسشان، هر ترتیب و تصمیمی پیرامون انتخابات اتخاذ کنند، ایشان با یک حرکت ساده، بُرد را به نام خود رقم میزنند. این دوز دو سر بُرد همان «احتمال مشارکت» یا «تحریم انتخابات» از سوی مردم مخالف حکومت است.
دار و دسته بوقچی خامنهای همواره آمادگی دارند تا با خروج بهموقع خود از خانه و کاشانه و نمایش در مقابل دوربینها و شلوغ کردن صندوقهای محل اخذ رای و تهیه گزارشهای دروغین در برابر «تحریم احتمالی» قد علم کرده و آن را دیگرگون جلوه دهند و دست آخر با اعلام آمارهای دلخواه حکومت که هیچکس و هیچ نهادی (حتی خودیهای قسم خورده نظیر موسوی و کروبی) حق اعتراض و تقاضای بازبینی آن را ندارند، نظام را برنده نهایی بازی «تحریم انتخابات» بگردانند و هرآنچه رشته شده را یکشبه پنبه نمایند.
و اما اگر مردم و جناح به اصطلاح اصلاحطلب که نقش بد در برابر بدتر را ایفا میکند، بطور پر شور وارد صحنه شوند و تحریمی در کار نباشد نیروهای جان برکف خامنهای با خیالی آسوده به تبلیغ کاندیداهای مورد علاقه رهبر و اصولگرایانش میپردازند و با استفاده از ابزار و اهرمهای نظارتی و اجرایی (نظیر شورای نگهبان و سازمان تبلیغات اسلامی و جدیدا سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) با تحت فشار قرار دادن کاندیداها، پیش و پس از انتخابات، عملا نتیجه را به نفع خود پایان میدهند تا جایی که آشکارا میتوان درک کرد، تفاوت انتخابشوندگان با یکدیگر (چه اصولگرا و چه اصلاحطلب) بیشتر از تفاوت سگ زرد با برادرش شغال نیست و نخواهد بود. این بازی دو سر بُرد سالهاست که جناحها و افراد مخالف رژیم و اصطلاحا گروههای اپوزیسیون داخل و خارج کشور را سردرگم و مقهور به فکر فرو برده که: «چرا نه تحریم و نه اقدامات دموکراتیک نمیتواند جلوی سوء استفاده نظام ج.ا از انتخابات را بگیرد؟»
خلاصه اینطور شده که خامنهای و نانخورهایش از این نمد انتخابات، هربار کلاه بلندی برای خودشان درآوردهاند بیآنکه مخالفین توانسته باشند کار به درد بخوری را به انجام برسانند و آبی به رخ بیاورند. مخالفین چه در داخل و چه در خارج متاسفانه بیآنکه ریزبینی و نکتهسنجی سیاسی داشته باشند ( برخلاف نظام ملایان) گاهی اوقات به مردم توپ و تشر رفتهاند که چرا ما میگوییم در انتخابات شرکت نکنید باز هم مردم میروند و در صف میایستند و رای میدهند؟! ولی نظام آخوندی با در دست نگاه داشتن عدهای خاص و کشاندن و ترساندن عدهای دیگر از مردم با سیاست و زیرکی برای مخالفین خود گربه میرقصاند و هربار پرهیاهوتر از پیش بر آنها قهقهه میزند.
اکنون با این توصیف شاید (ما مخالفین) از خود میپرسیم چکار نکردهایم که میبایست بکنیم؟ اولین پاسخ این است که بیاندیشیم و برای درست و بهتر اندیشیدن پیشنهاد میشود کالبدشکافی گذشتهی تاسفآور را برای یافتن مقصرین شکست کنار بگذاریم و نیز دست از توپ و تشر زدنهای عالممآبانه به یکدیگر برداریم و بجای آنکه هرکدام به دیگری بتازد، اندکی دور یک میز اندیشه درنگ کنیم و در این فرصت باقیمانده، استراتژی و تاکتیک مبارزه منسجمی را ترتیب دهیم طوری که بتوان نیروهای بیشمار پراکندهی مخالف نظام فریبکار را گرد هم آورده و از آنها به نحو عالی بهره جوییم.
از دید نگارنده، برای مقابله با سیاست دو سر بُرد حکومت، در گام نخست میبایست جامعه و مقوله انتخابات را از زاویههای گوناگون شناخت و بررسی نمود. برای نمونه در مورد «تحریم انتخابات» میتوان اینگونه به مسئله پرداخت که: چنانچه مخالفین نظام، یک انتخابات فرضی در هفته آینده را تحریم نمایند، چه کسانی ممکن است برخلاف میل باطن در آن شرکت کنند و اثر تحریم را کمرنگ نمایند؟ در دستهبندی زیر تلاش شده پاسخ این پرسش آورده شود و چنانچه ما بخواهیم به دستاوردی جز افسوس و نفی هممیهنان و یاران خود در آینده برسیم میبایست تاکتیکهای مقابله با آنها را بیاندیشیم و به کار بندیم:
۱-گروههای تبلیغاتکننده و هوادار حرفهای دایرکنندهی ستادهای تبلیغاتی، که به امید فرا رسیدن روزهای انتخابات و کسب درآمد دل خود را صابون زدهاند.
۲-افراد دارای نفوذ خانوادگی و طایفهای که از طریق اعلام حمایت از کاندیداهای خاص پول دریافت میکنند.
۳-افراد جویای کار که به امید کسب مقام یا منصب و حتی شغلی کوچک تن به حمایت از کاندیدای خود میدهند.
۴-افراد صاحبمنصب که از ترس از دست دادن منصب خود از یک فرد خاص حمایت میکنند تا فرد دیگری «انتخاب» نشود.
۵-شاغلین نهادها و ارگانها که بدون تعصب روی فردی خاص فقط برای دریافت مهر شناسنامه در انتخابات شرکت میکنند مانند معلمین و کارمندان دولت.
۶-افرادی که به دنبال تسهیلات بانکی و یا بستن قرارداد با نهادها و ارگانها هستند و گمان میکنند اگر شناسنامهشان مهر نخورد کارشان ابتر میماند.
۷-افرادی که به دنبال گرفتن امتیازهای حکومتی نظیر بورسیه تحصیلی و یا سهمیههای دانشگاهی در داخل و خارج هستند.
۸-و بسیاری از مردم که هراس شرکت نکردن در انتخابات، به خاطر جای خالی مهر آن و محروم شدن از کمترین حقوق خود مانند قطع شدن یارانه را در دل خود جا دادهاند…
این گروهها و نیز کسانی که شاید از قلم افتاده باشند چنانچه مخالفین این نظام دست روی دست بگذارند خواهی نخواهی و کم و بیش در «انتخاب» نمایندگان مجلس شورای اسلامی شرکت خواهند کرد و متاسفانه حضور همین افراد جاذبههای خودش را نیز خواهد داشت و به گستردگی رأیدهندگان خواهد افزود.
درواقع آنچه مثمر ثمر میتواند باشد اندیشه و چارهجویی متفکرین است؛ مقابله و گذر از این گلوگاه حساس و سرنوشتساز، بی گمانهمبستگی و هماهنگی اپوزیسیون را مطالبه مینماید.