موضوع “پرچم” و مسئله “اتنیکی” دو محور تفرقه افکنانه در میان ایرانیان، نیکروز اعظمی

با یاد #مهسا_امینی

کشور ایران قلمرو فرهنگی سیاسی با مرزهای مشخص و شناخته شده و رسمیت یافته در سازمان معتبر جهانی بنام سازمان ملل متحد، است. پرچم سه رنگ شیر و خورشید نشان این قلمرو (که بالحاظ تاریخی قدمتی دیرینه دارد) مانند قلمروهای ممالک دیگر، بر سردر سازمان ملل در اهتزاز بوده است. با تحمیل “انقلاب” مشروعه ۵۷ بر ایران و ایرانی و تأسیس جمهوری اسلامی، این پرچم از ریخت و قیافه افتاد و شیر و خورشید نشانش تبدیل شده به نشان الله اسلامی. حال ما ایرانیان سه راه در پیش داریم یا باید بازگشت کنیم به سنبل پرچم تاریخی خودمان یا اینکه همینی که امروز هست را بپذیریم یا اینکه پرچم جدید که قابل قبول همه ایرانیان در قلمرو ایران باشد برایش دست و پا کنیم. با اطمینان کامل می‌توان گفت هیچ منطقه‌ای از قلمرو ایران، با نشان الله اسلامی آنهم از نوع شیعی‌اش سرسازگاری ندارد. پیشنهاد برای طرح پرچم جدید هم مربوط به اکنون ما نیست چونکه در حال حاظر برای خلاص شدن از این حکومت نه به باریم و نه به دار و اگر چنین پیشنهادی مطرح باشد قائدتاً باید موکول شود به پس از سرنگونی حکومت اسلامی. بنابراین آن پرچمی که فعلاً می‌تواند نقش همبستگی ایرانیان در تمام مناطق ایران را ایفاء کند پرچم سه رنگ شیر و خورشید نشان است که دارد آهسته آهسته مورد قبول جمهوری خواهان هم قرار می‌گیرد.

هر زمان یک حرکت سراسری علیه جمهوری اسلام شکل می‌گیرد دو طرف جمهوری اسلامی و برخی مخالفانش به عناوین مختلف مشغول سنگ اندازی می‌شوند. و البته بیشتر در خارج از کشور. حالا یا با برجسته کردن پرچم یا مسئله بیمورد اتنیکی که یک واژه‌ی من در آوردی برای مقصودی معین است. هر دو مورد پرچم و مسئله اتنیکی بهانه است در توجیه اصل مطلب که منشأ اختلاف و تفرقه از آن سرچشمه می‌گیرد. “اصل مطلبِ” تفرقه این است که، هر یک از ما خودمان را “قوم برتر” می‌پنداریم و انتظار داریم دیگری به ما لبیک گوید.

اگر یک کمونیست پرچم داس و چکش را در میتینگ همگانیِ ایرانیان به اهتزاز در آورد معنایش این است که می‌خواهد بگوید نماد پرچم آینده ایران در صورتی که کمونیست‌ها به قدرت برسند نشان داس و چکش خواهد بود. در حالیکه آندسته از کردها، که خود را با پرچم منحصر بفرد خود تعریف می‌کنند چنین پرچمی را جایگزین پرچم سه رنگ شیر و خورشید نشان ایرانی یا جایگزین پرچم فعلی نمی‌دانند بلکه صرفاً پرچم کردستان می‌شمارند. کردهای ایران، ایرانی‌اند و پرچم سه رنگ مورد قبول ایرانیان که با تاریخ و فرهنگ ایران و ایرانی عجین شده الزاماً می‌بایست در فردای بدون جمهوری اسلامی در آن مناطق به اهتزاز در آید. بنابراین کردهای ایران اگر قرار است با پرچم در میتینگ یا تظاهرات علیه جمهوری اسلام شرکت کنند یا به ابتکار خود اعتراضی را سازمان می‌دهند الزاماً بایست با پرچم ایران باشد. اگر قبول داریم که مناطق کرد نشین ایران متعلق به کشور ایران و بخشی از قلمرو آن است پس پرچم ایران نیز در بعد از سرنگونی جمهوری اسلامی می‌بایست در آن مناطق به اهتزاز در آید. بنابراین حمل “پرچم”کردستان در میتینگ‌های اعتراضی علیه جمهوری اسلامی از سوی عده قلیلی از کردهای ایرانی، تفرقه افکنانه و بر ضد ایجاد همبستگی ایرانیان است و جمهوری اسلامی هم بیشترین سود را از آن می‌برد.

مسئله اتنیک هم وقتی برجسته می‌شود که یک همبستگی در میان مردم در حال شکل گرفتن باشد. واقعیت اینست که همه مناطق ایران در قیمومت یک نظام فاسد شیعی است که ایران را ملک طلق خود می‌داند. این نظام کمترین آزادی‌های مدنی و سیاسی را تحمل نمی‌کند و سر می‌کوبد مگر اصلاح طلبان حکومت باشند که کبریت بی خطر‌اند و بنفع نظام هست تا آنها در صحنه حضور داشته باشند. ایران در هر دو صحنه مدنی و سیاسی تشنه آزادی است و این آزادی سدی دارد که جمهوری اسلامی است. یعنی همه مناطق ایران با این سد روبرو هستند. با شکستن این سد و در یک فضای آزاد، آرام و منطقی هست که می‌توانیم با دیالوگ و مذاکره بر سر مشکلات به توافق برسیم. در فضای مبارزه با این نظام که می‌تواند گاهاً یا تماماً با التهاب و تشنج همراه شود به هیچ وجه نمی‌توان آن مسئله‌ای را طرح کرد که راه حل‌هایش احتمالاً می‌تواند باعث تضعیف مسئله اصلی یعنی تضعیف مبارزه با کلیت این نظام گردد. در یک جمله، با رستن از این نظام آتش افروز و در بهار آزادی است که می‌توانیم در آرامش نسبی آن، مسائل و معضلات مختلف مناطق ایران را مطرح کرده و در جهت حل و فصل آن تصمیم عاقلانه اتخاذ کنیم.

نتیجه: برای ایجاد همبستگی ایرانیان در مقابل جمهوری اسلام بایست آن پرچمی را حمل کرد که نماد و سنبل کشور ایران آزاد خواهد بود. مسئله “اتنیک” نسبت به مبارزه علیه جمهوری اسلامی و آزادی ایران در اولویت قرار ندارد. بنابراین دامن زدن به این دو مورد فقط باعث تداوم تفرقه و تشتت خواهد بود. جمهوری اسلامی سد عمده ایست در راه پیشرفت و ترقی ایران. با شکستن این سد و در آرامش نسبی آزادی می‌توانیم در کنار هم بنشینیم و خردمندانه مسائلی نظیر “اتنیک”را در صورت تمایل عمومی آن، در قلمرو کشور ایران، چاره جویی کنیم.

نیکروز اعظمی

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا